روشهای انقلاب کردن در ایران قرن 21:
برای رهایی مردم از ظلم خیل عظیمی از هموطنان بطور شبانه روزی در تلاش بوده اند. با اینکه آنها در هیچکدام از تظاهرات مردم در یکسال و خورده ای گذشته شرکت نکرده اند ولی خدمات بیشمار دیگری در راستای اهداف جنبش سبز از خود نشان داده اند.
در قبل از انتخابات یکسری که تحریمی بودن و اصلا رای ندادن چون به نظرشون موسوی و کروبی، مثل خاتمی عامل رژیم هستن و فرقی با بقیه ندارن. ولی بعد از انتخابات سریع خودشون را عضو جنبش کردن و گفتن ما با بقیه ایم. اونا هم سران جنبش آزادیخواهی ایرانن. چون عمدتا تو خارج بودن با از خودگذشتگی فراوان یکشنبه ها جمع میشدن و لباس سبزاشونو در میپوشیدن آخرشم به یاد زندانیهای سیاسی یه باربیکیویی دور همی میخوردن. خوب تو خارج بودن دیگه! با درد دوری از وطنو، باتومو، گرونیو اینا انتظار بیشتر ازشون نمیشد داشت.
یکسری هم که یه هفته قبل از انتخابات، بعد از مناظره ها تصمیم گرفتن رای بدن چون باید یه دلیلی میداشتن که برن شبا تو خیابونا برقصن دیگه. بعد انتخابات هم که چون فکر میکردن کار سیاسی یعنی رقصیدن و مچ بند سبز بستن، تظاهرات نمیرفتن که هیچ، مچ بنداشونم باز کردنو گفتن که کی بود کی بود ما نبودیم. در شجاعانه ترین حرکت خود، تو تخت خوابشون الله اکبر گفته اند.
یک دسته دیگه هم هستن که از راه دور مبارزاتشونو ادامه میدن. اینا کسایی هستن که بهشون مبارزان مجازی میگن. موقع انتخابات عکس فیسبوکشون رو سبز کردن. ولی بعد از مدتی، همون موقع که همه فهمیدن میشه از رو فیسبوک آدمارو پیدا کرد، سبزیشو یه خورده کم کردن. با تلاشی شبانه روزی آنلاین میمانند و به لینکهای بالاترین رای میدهند تا مردم آگاه تر بشوند. در وبلاگی مستعار اخباری رو که جرس و بقیه منتشر کرده اند را کپی پیست میکنند تا یکی دو نفر دیگه از آن آگاهی پیدا کنند.
در فیسبوک موسوی را لایک میکنن و عضو گروه کمپین فلان میشوند تا جلوی فریند هاشون کم نیارند. خیلی دیگه فعال باشند به بقیه ساجست میکنند. داشت یادم میرفت، تو هیچ تظاهراتیم شرکت نکردن. حتی سه میلیونیه.
با وجود مبارزانی که بالا بطور خلاصه مرور شد، امید میرود که در جامعه ایران در کوتاهترین مدت زمانی تحولی بنیادین صورت بگیرد؛ و انقلاب شود(!!؟؟!؟$#)
پ.ن.: مسئولیت خواندن مطالب بالا با خواننده میباشد، نه نویسنده.
No comments:
Post a Comment